قواعد عربی1 اول دبیرستان
قواعد عربي1 سال اول دبيرستان گرد آورنده:عبد المجید فاطمی درس اول كلمه: به دو يا چند كلمه كه با هم معني مستقل و كلملي را بيان مي كند. و به سه دسته تقسيم ميشود : 1-اسم 2-فعل 3- حرف اسم : به كلماتي كه براي ناميدن به كار برده مي شود و از نظر تعداد به سه دسته تقسيم مي شود: اسم مفرد: اسمي است كه بر يك نفر دلالت داشته باشد. اسم مثني: به اسمي كه بر دونفر دلالت داشته باشد وبا اضافه كردن ان وين ساخته ميشود اسم جمع : اسم هايي كه بر بيش از دونفر و به سه شكل به كار برده مي شود. 1- اسم جمع سالم مذكر : جمعي است كه با اضافه كردن ون و ين ساخته مي شود 2-اسم جمع سالم مؤنث : جمع هاي گفته مي شود كه با اضافه كردن ات ساخته مي شود . 3-جمع مكسر : جمع هايي كه به شكل مفرد آن ها تغيير مي كند يا شكسته مي شود. ضمير :كلماتي كه جانشين اسم مي شود و از تكرار اسم جلوگيري مي كند و به دو دسته تقسيم مي شود : ضميرمنفصل : ضمير هايي كه به هيچ كلماتي متصل نمي شود و عبارت اند از:غائب و مخاطب :مفرد مثني جمع غايب مخاطب مؤنث مذكر هي هما هن هو هما هم مفرد مثني جمع مؤنث مذكر انت انتما انتن انت انتما انتم مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده نحن انا ضميرمتصل : به ضمير هايي كه به هر سه قسم كلمه مي تواند اضافه شود غايب مخاطب مؤنث مذكر ها هما هن ه هما هم مفرد مثني جمع مؤنث مذكر ك كما كن ك كما كم مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده نا ي فعل : فعل ماضي : به فعل هايي گفته مي شود كه بر انجام دادن كاري در زمان گذسته دلالت داشته باشد و به اين صورت صرف مي شوند : مؤنث مذكر جلست جاستا جلسن جلس جلسا جلسوا مفرد مثني جمع مؤنث مذكر جلست جلستما جاستن جلست جلستما جلستم مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده جلسنا جلست فعل ماضي منفي: براي منفي كردن فعل ماضي بايد ما به اول صيغه هاي ماضي اضافه كني. ما + صيغه هاي فعل ماضي = ماضي منفي فعل مضارع: فعل هايي كه بر انجام دادن كاري در زمان حال و آينده دلالت داشته باشد و با كمك حروف مضارعة ساخته مي شود و به اين صورت صرف مي شود : مؤنث مذكر تجلس تجلسان يجلسن يجلس يجلسان يجلسون مفرد مثني جمع مؤنث مذكر تجلسين تجلسان تجلسن تجلس تجلسان تجلسون مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده تجلس نجلس مضارع منفي : براي منفي كردن فعل مضارع بايد لا به اول هر صيغه هاي فعل مضارع اضافه كنيم . لا + صيغه هاي فعل مضارع = مضارع منفي فعل نهي :فعلي كه ما را از انجام دادن كاري باز مي دارد . براي ساختن آن بايد لا به اول صيغه هاي فعل مضارع اضافه كنيم و آخر را مجزوم مي كنيم يعني اگرحرف آخر فعل مضارع ضمه داشته باشدبه ساكن تبديل مي كنيم و اگر حرف آخر فعل مضارع _ن _ زائد باشد آن را حذف مي كنيم مي كنيم . به جز جمع هاي مؤنث. نهي مضارع لا تجلس لا تجلسا لا تجلسوا تجلس تجلسان تجلسون نهي مضارع لا تجلسي لا تجلسا لاتجلسن تجلسين تجلسان تجلسن مذكر مؤنث فعل امر : فعلي است كه انجام دادن كاري از ما در خواست مي كند. طرز ساخت فعل امر: ابتدا حروف مضارعة را از اول فعل حذف كنيم . و بعد اگاول فعل ساكن باشد به اول فعل حمزه اضافه مي كنيم و براي مشخص كردن حركت همزه به دومين حرف اصلي نگاه مي كنيم اگر دومين حرف اصلي فتحه يا كسره داشته باشد به حمزه كسره اضافه مي كنيم و اگر ضمه داشت به آن ضمه اضافه مي كنيم مذكر مؤنث امر مضارع إجلس إجلسا إجلسوا تجلس تجلسان تجلسون امر مضارع إجلسي إجلسا إجلسن تجلسين تجلسان تجلسن حرف: به كلماتي گفته مي شود كه به تنهايي معني مستقلي ندارند و براي كامل كردن جمله به كار برده مي شود. حروف جر: في. من. الي . علي .ل. عن . ك. حتي . واو قسم.هر گاه حروف جر قبل از اسمي قرار گيرد آن را مجرور مي كند كه به آن جار ومجرور گفته ميشود. مـن المــدرســة حرف جر مجروربه حرف جر جـــــار و مجـــــــــرور درس دوم فعل ثلاثي: به فعل هايي گفته مي شود كه حرف اصلي آن سه تا باشد يعني 3حرف اصلي داشته باشند و به دو دسته تقسيم مي شوند :ثلاثي مجرد، ثلاثي مزيد ثلاثي مجرد : به فعل هايي گفته مي شود كه اولين صيغه ماضي آن حرف زائد نداشته باشديعني سه حرف اصلي باشد. در ثلاثي مجرد ماضي بر وزن فعل فعل فعل ساخته مي شود و مضارع بر وزن هاي يفعل يفعل يفعل ثلاثي مزيد : به فعل هايي گفته مي شود كه اولين صيغه ماضي آن ها حرف زائد داشته باشد وزن ماضي مضاع مصدر آنها قياس يا با قاعده هستند يعني داراي وزن مخصوص هستند . ثلاثي مزيد به سه دسته تقسيم مي شود: يك حرف زائدي دوحرف زائدي سه حرف زائدي فعلهاي يك حرف زائدي : به فعل هايي گفته مي شود كهاولين صيغه ماضي آنها يك حرف زائد داشته باشدو وزن ماضي مضارع امر مصدر آنها عبارت اند از: حرف زائدو باب مصدر امر مضارع ماضي ا باب افعال افعال افعل يفعل افعل ع باب تفعيل تفعيل فعل يفعل فعل ا باب مفاعلة مفاعلة(فعال) فاعل يفاعل فاعل نكته : همزه در باب افعال هميشه فتحه ميگيرد. در فعل امر در باب تفعيل و مفاعلة چون اول فعل چون اول فعل بعد از حذف حروف مصارعة ساكن نمي شود همزه اضافه مي كنيم. گاهي مصدر باب مفاعلة بر وزن فعال به كار برده مي شود. درس سوم فعل هاي دو حرف زائدي : به فعل هايي گفته مي شود كه اولين صيغه ماضي آنها دو حرف زائد داشته باشدوزن ماضي مضارع امر مصدر آنها عبارت اند از: حرف زائد و باب مصدر امر مضارع ماضي ت ـ ع باب تفعل تفعل تفعل يتفعل تفعل ت ـ ا باب تفاعل تفاعل تفاعل يتفاعل تفاعل ا ـ ت باب افتعال افتعال افتعل تفتعل افتعال ا ـ ن باب انفعال انفعال انفعل ينفعل انفعل فعل هاي سه حرف زائدي: به فعل هايي گفته مي شود كه اولين صيغه ماضي آنها سه حرف زائد داشته باشد و وزن ماضي مضارع امر مصدر آنها عبارت اند از : حرف زائد و باب مصدر امر مضارع ماضي ا ـ س ـ ت ياب استفعال استفعال استفعل يستفعل استفعل درس چهارم اسم جامد : به اسم هايي گفته مي شود كه از اصل فعل گرفته نشده باشد يل به عبارتي ديگر در آن ها حروف اصلي به كار نرفته است اسم مشتق : به اسم هايي گفته مي شود كه از اصل فعل گرفته شده اند يعني حروف اصلي در آنها به كار رفته است و به هشت دسته تقسيم مي شوند :اسم فاعل ،اسم مفعول ،اسم مكان ، اسم زمان ، اسم تفضيل ، صفت مشبهه ، اسم مبالغه ،اسم آلت (ابزار) اسم فاعل : اسمي است كه بر انجام دهنده كاري دلالت دارد و به صمرت زير ساخته مي شود: اسم فاعل در ثلاثي مجرد بر وزن فاعل ساخته مي شود اسم فاعل در ثلاثي مزيد از فعل مضارع ساخته مي شود به اين صورت كه حرف مضارعة را حذف مي كنيم به جاي حرف مضارعة (م) اضافه مي كنيم دومين حرف اصلي را مكسور مي كنيم رس ل = باب إفعال = يـرسل = مرسـل م ع ل = باب تفعيل = يعلـم = معلــم اسم مفعول: به اسم هايي گفته مي شود كه به بر كسي كه كاري به آن واقع شده دلالت دارد وبه صورت زير ساخته مي شود: در ثلاثي مجرد اسم مفعول بر وزن مفعول ساخته مي شود. در ثلاثي مزيد اسم مفعول از فعل مضارع ساخته مي شود به صورتي كه حرف مضارعةرا خذف مي كنيم و به جاي آن (م) اضافه مي كنيم و دومين حرف اصلي را مفتوح مي كنيم. رس ل = باب إفعال = يـرسل = مرسـل م ع ل = باب تفعيل = يعلـم = معلــم درس پنجم اسم مكان : اسمي است كه بر مكان وقوع فعل دلالت داشته باشد. اسم زمان : اسمي است كه بر زمان وقوع فعل دلالت داشته باشد اسم مكان و زمان در ثلاثي مجرد بر وزن هاي زير ساخته مي شود: اسم مكان و زمان بر وزن مفاعل جمع بسته مي شود مفعلة مفعل مفعل مدرسة منزل معبد مزرعة مجلس مسكن مكتبة مسجد مذهي مغرب منظر مشرق مشهد اسم تفضيل : اسمي است كه برتري شخصي در چيزي به كار برده مي شود اسم تفضيل براي مذكر بر وزن (افعل) و براي مؤنث بر وزن (فعلي) به كار برده مي شود . مؤنث مذكر كبري اكبر صغري اصغر عظمي اعظم علمي اعلم صفت مشبهـه : اسمي است كه بردارنده صفتي ثابت و دائم دلالت داشته باشدو بر وزن هاي زير به كار مي رود: فعيل ـ فعل ـ مفاعلان ـ فعال ـ فعل اسم مبالغه : اسمي است كه كثرت و زيادي را در صفتي در چيزي دلالت داشته باشدوبر وزن هاي زير به كار برده مي شود فعول ـ فعال ـ فعالة اسم آلت : اسمي كه بر ابزار يا وسيله اي دلالت داشته باشد و بر وزن هاي زير ساخته مي شود مفعـل ـ مفعلة ـ مفعـال ـ علم صرف : به علمي گفته مي شود كه در باره تغييرات اصل كلمه در جمله توضيح مي دهد و به دو دسته به كار مي رود 1= التحليل الصرفي (تجزيه) بررسي مشخصات فردي كلمه در جمله تحليل صرفي يا تجزيه گفته مي شود براي تحليل يك كلمه از موارد زير استفاده مي كنيم اسم==اسم جامد- مشتق- نوع مشتق-ثلاثي مجرد يا مزيد-مذكر يا مؤنث – مفرد يامثني يا جمع- نوع جمع . فعل==نوع فعل( ماضي – مضارع – امــر) ثلاثي مزيد يا مجرد- نوع باب مزيد- مفرد- مثني يا جمع – مذكر يا مؤنث – غائب يا مخاطب يا متكلم وحده يا مع الغير حرف== حرف- نوع حرف(حرف جر يا حرف نافيه) 2= الاعراب : برسي نقش كلمه در جمله اعراب يا تركيب گفته مي شود در تركيب و اعراب موارد زير بيان مي شود: مرفوعات = مبتدا ـ خبر ـ فاعل مجـرورات = مجرور به حرف جر منصـوبات = مفعول به درس ششم ضمير : به كلماتي گفته مي شود به جاي اسم قرلر مي گيرند و از تكرار اسم جلو گيري مي كنند كه به دو دسته تقسيم مي شود 1-ضمير منفصل 2-ضمير متصل ضمير منفصل : ضمير هايي كه به هيچ كلمه اي اضافه نمي شود و خود بهدو شكل به كار برده مي شود ضمير منفصل رفعي : ضمبر هاي كه در اول جمله قرار مي گيرد و مبتداي جمله باشد و چون مبتدا مرفوع است به اين ضميرها رفعي يا مرفوع مي باشد و عبارت اند از: غايب مخاطب مؤنث مذكر هي هما هن هو هما هم مفرد مثني جمع مؤنث مذكر انت انتما انتن انت انتما انتم مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده نحن اناء ضمير منفصل نصبي : ضمير هايي كه در جمله مفعول به مي باشند و چون مفعول منصوب است به اين ضميرها نصبي يا منصوب گفته مي شود: غايب مخاطب مؤنث مذكر اياها اياهما اياهن اياه اياهما اياهم مفرد مثني جمع مؤنث مذكر اياك ايا كما اياكن اياك اياكما اياكم مفرد مثني جمع ضمير متصل : ضمير هاي كه به آخر كلمات اضافه مي شوند و به دو شكل به كار برده مي شود: متصل رفعي : ضمير هايي كه فقط به فعل اضافه مي شود و جزء فعل مي باشند و نشان دهنده صيغه فعل مي باشند كه به آنها ضمير هاي متصل رفعي يا فاعلي يا ضمير بارز مي گويند و در جمله فاعل مي باشند كه عبارت اند از: فعل ماضي ا – و – ن – ت – تما – تم – ت – تما – تن – ت – نا فعل امر و مضارع ا – و – ن - ي تذكر: بعضي از ضميرهاي متصل رفعي در فعل ماضي مضارع امر مشترك اند عبارت اند از: مشترك بين ماضي مضارع امر مشترك بين مضارع امر فقط ماضي ا – و – ن ي ت- تما- تم- ت –تما- تن-ت- نا متصل نصبي و جري: غائب مخاطب مؤنث مذكر ها هما هن ه هما هم مفرد مثني جمع مؤنث مذكر ك كما كن ك كما كم مفرد مثني جمع متكلم مع الغير متكلم وحده نا ي اگر اين ضمير هاي متصل به آخر فعل اضافه مي شوند مفعول به مي باشند و متصل نصبي يا جري گفته مي شود. تذكر: اگ اين ضمير ها به آخر اسم اضافه شود متصل جر گفته مي شود كه به آخر اضافه شوند مضاف اليه و اگر به آخر حروف جر اضافه شود به مجرور به حرف جر گفته مي شود. درس هفتم اسم موصل : به اسم هايي گفته مي شود كه براي متصل كردن دو جمله يا دو قسمت ازيك جمله به كار برده مي شود و به دو دسته تقسيم مي شود : اسم موصول خاص : به اسم هاي موصولي گفته مي شود كه براي مذكر و مؤنث و همچنين مفرد مثني جمع به شكل هاي جدا گانه و هر كدام مخصوص به خود به كار برده مي شود و عبارت اند از: غايب مؤنث مذكر التي اللتان الاتي الذي اللذان الذين مفرد مثني جمع اسم موصول عام : ب اسم هايي گفته مي شود كه براي مذكر و مؤنث و همچنبن مفرد مثني و جمع به يك شكل و يكسان به كار برده مي شود و عبارت اند از : براي انسان من = كسي كه – كساني كه – آنكه براي غير انسان ما = چيزي كه ـ چيزهايي كه ـ آنچه تذ كر : به جمله اي كه بعد از اسم موصول قرار مي گيرند صله موصول( جمله صله ) گويند . الله هــوالـذي أرسـل رسوله بالهـدي اسم موصول صله موصول درس هشتم اعراب: به حركت آخر كلمات معرب اعراب گفته مي شود و به 4شكل به كار برده مي شود : رفع : به علامت ضمه با شد و كلمه اي اعراب رفع دارد مر فوع گفته مي شود نصب: به كلماتي كه حرف آخر فتحه مي باشد و كلمه اي كه اعراب نصب دارد منصوب گفته مي شود جر: به كلماتي كه علامت كسره مي باشد و كلماتي كه اعراب جر دارند مجرور گفته مي شود. جزم: به كلماتي كه علامت سكون مي باشد و فعل هاي مضارع اي كه اعرابجزم دارند مجزوم گفته مي شود . نكته : اعراب رفع و نصب بين فعل مضارع مشترك هست ولي اعراب جر فقط مخصوص اسم و اعراب جزم مخصوص فعل مضارع مي باشد. معرب: به كلماتي گفته مي شود كه حركت حرف آخر آنها در شرايط مختلف تغيير مي كند. كلمات معرب عبارت اند از : اكثر اسم ها فعل هاي مضارع (به جز جمع هاي مؤنث غائب و مخاطب صيغه هاي 6و12) اسم هاي موصول خاص مثني اسم هاي اشاره به مثني تذكر مهم : تنوبن فقط مخصوص اسم هاي معرب است مبني : به كلماتي گفته مي شود كه حركت حرف آخر آنها در شرايط مختلف تغيير نمي كند . كلمات مبني به 4 دسته تقسيم مي شوند مبني بر ضم ــــــــ : به كلماتي كفته مي شوند كه حركت آخر آنها هميشه ضمه باشد مبني بر فتح ــــــــ:به كلماتي گفته مي شود كه حرف آخر آنها هميشه فتحه باشد مبني بر كسرــــــــ : به كلماتي گفته مي شود كه حرف آخر آنها هميشه كسزه داشته باشد مبني بر سكون ــــــــ : كلماتي كه حرف آخر آنها هميشه ساكن باشد كلمات مبني عبارت اند از فعل هاي مبني : ( فعل هاي ماضي ، فعلهاي امر مخاطب ، جمع هاي مؤنث غائب و مخاطب ، فعل هاي مضارع امري كه داراي نون تاكيد باشد ) اسم هاي ميني :(اسم اشاره به جز مثني ، اسم هاي موصول به جز موصول خاص مثني ، اسم هاي استفهام ، همه ضمير ها ) حروف(تمام حروف مبني است ) درس نهم جمله : به دو يا چند كلمه كه با هممعني كامل و مستقلي را بيان كنند جمله گفته مي شود و به دو دسته تقسيم مي شوند : جمله فعليه و جمله اسميه جمله فعليه : به جمله هايي گفته مي شود كه با فعل شروع مي شوند و اركان آن عبارت اند از : فعل + فاعل+ مفعول + مكان + زمان (بقيه جمله ) فاعل : اسمي است كه بعد از فعل قرار مي گيرد و انجام دهنده فعل جمله مي باشد و به سه شكل به كار برده مي شود اقسام فاعل: فاعل اسم ظاهر فاعل ضمير بارز فاعل ضمير مستتر فاعل اسم ظاهر : اسمي است مرفوع كه بعد از فعل قرار مي گيرد و انجام دهنده كار فعل مي باشد نكته: بايد توجه داشت كه فعل در جنس از فاعل خود پيروي مي كند يعني اگر فاعل مذكر باشد فعل هم مذكر و اگر فعل مؤنث باشد فعل هم مؤنث به كار برده مي شود. فاعل اسم ظاهر فقط فعل هاي غائب به كار برده مي شود و هر گاه فاعل اسم ظاهر مي باشد در اول جمله قرار مي گيرد و هميشه مفرد به كار مي رود يعني فعل غائب در اول جمله به مثني و جمع تبديل مي شود فاعل اسم ظاهر در جملات اسميه وجود دار فاعل ضمير بارز: ضميري است كه فقط به فعل اضافه مي شود و جزء فعل مي باشد كه به آنها ضمير فاعلي يل رفعي يا بارز مي گويند و عبارت اند از : در فعل ماضي : ا- و- ن- ت – تما- تم- ت- تن- ت- نا مضارع و امر : او – ن- ي تمام كلمات مبني اعراب محلي دارند فاعل ضمير مستتر : هر گاه فاعل به صورت اسم ظاهر يا ضمير بارز نباشد در آن صورت فاعل ضميري است كه در خود فعل مخفي است و با توجه باه صيغه هاي فعل آنها را مشخص مي كنيم يعني ضمير مناسب آن صيغه فاعل آن فعل مي باشد مفعول : اسمي است كه بعد از فاعل قرار مي گيرد و عمل فعل بر آن صورت مي گيرد و به دو دسته تقسيم مي شوند مفعول اسم ظاهر مفعول ضمير مفعول اسم ظاهر : اسم منصوبي است كه بعد از فاعل قرار مي گيرد و عمل فعل روي آن انجام مي گيرد و هميشه منصوب است مفعول ضمير : مفعول ضمير متصل : هر گاه ضمير هاي متصل به آخر فعل اضافه شود مفعول به ضمير متصل مي شوند. مفعول ضمير منفصل نصبي : ضمير هاي منفصل نصبي هميشه مفعول به و محلا منصوب هستند حروف جر عبارت اند از : في – من – الي – علي- ب – ل – عن – واوقسم – حتي - ... درس دهم جمله اسميه : به جملاتي گفته مي شود كه با اسم شروع مي شوند و ارز دو قسمت تشكيل مي شوند مبتدا و خبر مبتدا : اسمي مرفوع است كه در اول جمله قرار مي گيرند و در باره آن خبري داده مي شود خبر: قسمتي از جله است كه درباره مبتدا خبر مي دهد و به سه شكل به كار مي رود : الف : خبر مفرد ب : خبرجمله فعليه ج : خبر شبه جمله خبر مفرد : هر گاه خبر يك اسم باشد آن را خبر مفرد مي ناميم و بايد توجه داشت كه اگر خبر مفرد مشتق باشد از مبتدا خود در جنس و در عدد پيروي ميكند تذكر : مبتدا و خبر مرفوع مي باشد و معمولا مبتدا معرفه و خبر نكره است. خبر جمله فعليه : هر گاه خبر با فعل شروع شده باشد آن را خبر جمله فعليه مي ناميم و چون جمله مبني است محلا مرفوع مي شود خبر شبه جمله : هر گاه خبر جارو مجرور باشد آن را خبر شبه جمله مي گويند و چون مبني است محلا مرفوع است فعل لازم : به فعل هايي گفته مي شود كه معني آن با فاعل تمام مي شود و به مفعول نياز ندارد جلس – رجع - ذهب – قام – خرج فعل متعدي : فعل هايي كه معني آنها با فاعل تمام نمي شود و به مفعول نياز دارد. كتب – قال – سمع – قتل – شاهد – أرسل
+ نوشته شده در سه شنبه سوم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 0:11 توسط عبدالمجید فاطمی
|
سلامی از سر صدق برزیباسیرتان نیک اندیش دانش دوست دانش آموز وهمه ی زیباصفتان نیک نظر .